مرحوم آیت الله شیخ جعفر کاشف الغطاء در تربیت فرزندش روشی آموزنده و مؤثر داشت. در حالات وی نوشته اند که:
«او می خواست پسر نوجوانش را به سحرخیزی و شب زنده داری عادت بدهد، به طوری که تا پایان عمر از روی علاقه و میل قلبی به این کار ادامه بدهد.
شبی پیش از اذان صبح کنار بستر پسرش آمد و به آرامی او را بیدار کرد و گفت: عزیزم! برخیز تا به حرم مطهر مولای متقیان علی مشرف گردیم.
پسر نوجوان چشمان خواب آلودش را مالید و گفت: بابا جان! شما بروید، من خودم می آیم.
پدر گفت: نه من ایستاده ام تا با هم برویم.
پسر برخاست، وضو گرفت و به اتفاق پدر به سوی حرم مطهر روانه شد. جلو حرم امیرالمؤمنین مرد مستمندی نشسته و دستش را پیش مردم دراز کرده بود، پدر از پسرش پرسید: فرزندم! این مرد برای چه در اینجا نشسته است؟
پسر گفت: برای گدایی و دریافت کمک از مردم.
پدر گفت: تو فکر می کنی چه قدر پول از این طریق به دست می آورد؟
پسر گفت: شاید چند درهمی عایدش گردد.
پدر گفت: آیا مطمئن هستی این مبلغ را به دست خواهد آورد؟
پسر گفت: البته به طور قطع نمی توان آن را پیش بینی کرد، شاید مبلغی عایدش شود، شاید هم دست خالی برگردد.
در اینجا پدر دانا و نکته سنج که زمینه را برای بیان مطلب خود آماده دید، گفت: پسرم! ببین این مرد فقیر برای به دست آوردن مبلغی از ثروت دنیا که به آن یقین هم ندارد، در این موقع شب آمده اینجا و دستش را پیش مردم دراز کرده است.
تو که واقعاً به پاداش هایی که خداوند برای سحرخیزی و خواندن نماز شب تعیین فرموده، یقین داری و سخنان امامان معصوم را باور کرده ای، پس چرا در انجام آن سستی به خود راه می دهی؟
مطمئن باش که خداوند مهربان به تمام وعده هایش عمل می کند و پاداش عمل ما را به طور کامل می پردازد و هیچ کس را محروم نمی سازد.
این شیوه ی زیبا، در اعماق وجود فرزند جای گرفت و نتیجه اش آن شد که وی تا آخر عمر، سحرخیزی و نماز شب و تهجد را ترک نکرد.»(1)
پی نوشت :
1. تعالیم آسمانی اسلام، ص 242.
برگرفته از : خرّمی مشگانی ابراهیم/ جرا حجاب/انتشارات مرسل/تهران چاب سوم 1387
چاﺩﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﯾﻪ ﻭﻗﺘﺎﯾﯽ ﺯﻭﺩ ﻣﻮﺭﺩ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯼ … ﯾﻪ ﻭﻗﺘﺎﯾﯽ ﺯﻭﺩ ﺑﻬﺖ ﺑﺮﭼﺴﺐ ِ (ﺧﺸﮏ ﻣﻘﺪﺱ) ﻣﯿﺰﻧﻦ …
ﭼﺎﺩﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﻫﺴﺘﻦ ﺁﺩﻣﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ ﺗﻀﺎﺩﺷﻮﻥ ﺑﺎ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭ ﻧﻈﺎﻡ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﮕﯿﺮﻥ !
چادری که باشی وقتی گرمت میشه میتونی خیلی راحت یه آب به صورتت بزنی و نگران پاک شدن آرایش و تمدید زیباییت نباشی چادری که باشی نگران رنگ موی ماه بعدت نیستی…
چادری که باشی تواتوبوس، توخیابون، تودانشگاه وهمه جاچادرت به دیگران می گه من سبک زندگیم زهرایی است
چادری که باشی اصلاخودچادرت برای دیگران امربه معروف و نهی از منکر می کنه چادری که باشی وقتی باچادرت روضه می ری موقع بیرون امدن چادرت بوی چادرخاکی مادرو می گیره می گی نه امتحان کن
آفرين ب دخترايی ک خودشون با عشق چادرو انتخاب کردن و سر میکنن ،
حضرت زهرا (س) دعاگویتان إن شاء الله
مﺮﺩﯼ ﺧﺪﻣﺖ ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤﻮﻣﻨﯿﻦ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩ:
ﺍﺯ ﻫﻔﺘﺼﺪ ﻓﺮﺳﺨﯽ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻡ ﺗﺎ ﺍﺯ ﻫﻔﺖ ﻣﻄﻠﺐ ﺑﭙﺮﺳﻢ…
١ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺍﺳﺖ؟
٢ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺯﻣﯿﻦ ﻭﺳﯿﻊ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ؟
٣ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﯾﺘﯿﻢ ﺿﻌﯿﻒ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ؟
٤ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺁﺗﺶﺟﻬﻨﻢ ﮔﺮﻣﺘﺮ ﺍﺳﺖ؟
٥ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺯﻣﻬﺮﯾﺮ ﺧﻨﮏ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ؟
٦ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺩﺭﯾﺎ ﻏﻨﯽ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ؟
٧ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺳﻨﮓ ﺳﺨﺖ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ؟
ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤﻮﻣﻨﯿﻦﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ:
“ﺗﻬﻤﺖ ﺯﺩﻥ ﺑﻪ ﺑﯽ ﮔﻨﺎﻩ” ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺍﺳﺖ،
“ﺣﻖ” ﺍﺯ ﺯﻣﯿﻦ ﻭﺳﯿﻊ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ،
“ﺣﺮﻑ ﺳﺨﻦ ﭼﯿﻨﺎﻥ ﻧﺰﺩ ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪﺍﻥ” ﺍﺯ ﯾﺘﯿﻢ ﺿﻌﯿﻒ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ،
“ﺣﺮﺹ ﻭ ﻭﻟﻊ” ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﮔﺮﻣﺘﺮ ﺍﺳﺖ،
“ﺍﺣﺘﯿﺎﺝ ﻭ ﻧﯿﺎﺯ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺑﺨﯿﻞ” ﺍﺯ ﺯﻣﻬﺮﯾﺮ ﺧﻨﮏ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ،
“درون ﻗﺎﻧﻊ ﻭ ﺭﺍﺿﯽ” ﺍﺯ ﺩﺭﯾﺎ ﻏﻨﯽ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ
و ” ﻗﻠﺐ ﮐﺎﻓﺮ” ﺍﺯ ﺳﻨﮓ ﻫﻢ ﺳﺨﺖ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ.
مستدرک ﺳﻔﯿﻨﻪ، ﺝ ٤، ص ٤٤١
سجده کمال انسان و نهایت خضوع در برابر خداوند متعال است، در این هنگام است که انسان خود را نمیبیند و تمام عظمت و بزرگی را از ن خداوند میداند؛ لذا این حالت، بهترین حالت برای بنده است، خصوصاً هنگامی که توأم با ذکر و شکرگزاری لفظی و قلبی باشد
قال مولانا الامام المهدی- عجل الله تعالی فرجه الشریف- :
(سَجْدَهُ الشُّکْرِ مِنْ أَلْزَمِ السُّنَنِ وَأَوْجَبِها … فَإِنَّ فَضْلَ الدُّعاءِ وَالتَّسْبیحِ بَعْدَ الْفَرائِضِ عَلَی الدُّعاءِ بِعَقیبِ النَّوافِلِ، کَفَضْلِ الْفَرائِضِ عَلَی النَّوافِلِ، وَالسَّجْدَهُ دُعاءٌ وَتَسْبیحٌ) [احتجاج، ج 2، ص 308 ; بحارالأنوار، ج 53، ص 161، ح 3 ; و وسائل الشیعه، ج 6، ص 490، ح8514] ؛
سجدهی شکر، از لازمترین و واجبترین مستحبات الهی است … همانا، فضیلت دعا و تسبیح پس از واجبات بر دعای بعد از نوافل، همانند فضیلت واجبات بر نوافل است. سجده، دعا و تسبیح است.
حدیث شریف، قسمتی از پاسخ امام مهدی (علیه السلام) به سؤالهای محمّد بن عبداللّه حمیری است. حضرت، در این کلام، به اهمیّت یکی از مستحبات، یعنی سجدهی شکر اشاره میکند و بعد از آن به دعا و تسبیح بعد از فرایض پرداخته، فضیلت آن را مانند فضیلت فریضه بر نوافل میداند و نیز اصل سجده و قرار دادن پیشانی بر خاک را در اجر و ثواب به منزلهی دعا و تسبیح میداند.
از بررسی آیات و احادیث به دست میآید که همهی واجبات و یا همهی مستحبات، در یک سطح و اندازه نیستند؛ مثلاً اهمیّت نماز، در میان واجبات، از همه بیشتر است؛ زیرا، قبولی اعمال، به قبول شدن نماز بستگی دارد. در میان مستحبات ـ برابر این حدیث ـ اهمیّت سجدهی شکر، از همهی مستحبات بیشتر است. شاید علّت، این باشد که سجدهی شکر، کلید افزایش و تداوم نعمت است؛ یعنی هر گاه انسان با دیدن و یا رسیدن به نعمتی، شکر گزارد، آن نعمت تداوم مییابد و نعمتهای دیگر نیز نازل میگردند. این نکته در قرآن به صراحت آمده است:
(لَئِنْ شَکَرْتُمْ لاََزیدَنَّکُمْ) [سورهی ابراهیم، یه ی 7] ؛ اگر شکر نعمت به جای آورید، بر نعمت شما میافزایم.
حضرت (علیه السلام) در این حدیث به چند نکته اشاره میفرماید:
1. سجدهی شکر، زمان و مکان خاصّی ندارد، ولی با توجّه به این حدیث، بهترین زمان برای این کار بعد از نمازهای واجب و نوافل است.
2. سجده کمال انسان و نهایت خضوع در برابر خداوند متعال است، در این هنگام است که انسان خود را نمیبیند و تمام عظمت و بزرگی را از ن خداوند میداند؛ لذا این حالت، بهترین حالت برای بنده است، خصوصاً هنگامی که توأم با ذکر و شکرگزاری لفظی و قلبی باشد.
3. ثواب دعا و تسبیح بعد از نمازهای واجب، از ثواب دعا و تسبیح پس از نمازهای نافله خیلی بیشتر است، همان گونه که فضیلت فرایض از نوافل بیشتر است.
4. حضرت (علیه السلام) با بیان این که سجده، دعا و تسبیح است، میفهماند که خود سجده هم یک نوع تسبیح و دعاست و همان گونه که ذکرِ پس از نماز، مطلوب است، سجده کردن هم کاری مستحب است؛ زیرا غایت و هدف از دعا و تسبیح، خضوع و خشوع و تذلّل برای خداوند متعال است، و شکّی نیست که این غایت، در سجده، به نحو اتمّ و اکمل است.
امام صادق علیه السلام.
هر گاه بنده نماز بگزارد و سجده شکر کند، پروردگار حجاب میان او و فرشتگان را بر میدارد و میگوید: ای فرشتگان من! به بندهام بنگرید که واجب مرا انجام داد و پیمانم را به پایان برد، ن گاه به خاطر نعمتهایی که به او ارزانی داشتهام برای من سجده شکر کرد
«سجدة الشکر واجبه علی کل مسلم نتم بها صلاتک و ترضی بها ربّک، و تعجب الملائکة منک و انّ العبد اذا صلّی ثمّ سجد سجدة الشکر فتح الربّ تبارک و تعالی الحجاب بین العبد و بین الملائکة، فیقول: یا ملائکتی! انظروا إلی عبدی ادّی فرضی و اتمّ عهدی ثمّ سجد لی شکراً علی ما انعمت به علیه، ملائکتی! مادا له عندی؟ قال: فتقول الملائکة: یا ربنا رحمتک، ثمّ یقول الرّب تبارک و تعالی: ثم ماذا له؟ فتقول الملائکة: یا ربنا جنتک، فیقول الرّب تبارک و تعالی: ثمّ ما ذا له؟ فتقول الملائکة: یا ربنا! جنتنک فیقول الرّب تبارک و تعالی: ثمّ ما ذا له؟ فتقول الملائکه : یا ربنا! کفایة مهمه، فیقول الله تبارک و تعالی: ثمّ ماذا له؟ فان: و لا یبقی شیء من الخیر الاّ قالته الملائکة، فیقول الله تعالی: یا ملائکتی! ثمّ ماذا؟ فتقول الملائکة: یا ربنا لا علم لنا، قال: فیقول الله تبارک و تعالی: اشکر له کما شکر لی و اقیل إلیه به فضلی و اریه وجهی» (المجبة البیضاء ج 1 ص348)؛ شجده شکر بر هر مسلمانی واجب است به وسیله سجده شکر است که نماز خود را کامل میکنی و پروردگارت را خشنود میسازی و فرشتگان از تو تعجب میکنند. هر گاه بنده نماز بگزارد و سجده شکر کند، پروردگار حجاب میان او و فرشتگان را بر میدارد و میگوید: ای فرشتگان من! به بندهام بنگرید که واجب مرا انجام داد و پیمانم را به پایان برد، ن گاه به خاطر نعمتهایی که به او ارزانی داشتهام برای من سجده شکر کرد. ای فرشتگان من! یا او نزد من چه پاداشی خواهد داشت؟ فرشتگان میگویند: پروردگارا! رحمت تو پاداش اوست. ن گاه پروردگار میگوید: سپس چه پاداشی خواهد داشت؟ فرشتگان میگویند: پروردگارا! بهشت تو پاداش اوست. پس پروردگار میگوید: آن گاه چه پاداشی خواهد داشت؟ فرشتگان میگویند: پروردگارا! کفایت مهمّات او پاداش اوست. باز خداوند میگوید: بعد از اینها چه پاداشی خواهد داشت؟ امام صادق علیه السلام فرمود: هیچ یک از خوبیها باقی نمیماند مگر این که فرشتگان آن را در پاسخ میگویند. پس خداوند میگوید: ای فرشتگان من! دیگر چه پاداشی خواهد داشت؟ فرشتگان میگویند: پروردگارا! ما نمیدانیم. امام علیه السلام فرمود: پس خداوند میگوید: همان گونه که او شکر مرا کرد من نیز از او تشکر میکنم و فضل و بخشش خود را به او متوجه میسازم و خشنودی خویش را به او نشان میدهم.
در انجام این سجده شرط خاصّى وجود ندارد و به هر صورت که آورده شود، صحیح است. ولى بهتر است مانند سجده نماز، بر هفت عضو سجده کند و پیشانى را بر چیزى گذارد که در نماز بر آن مى گذارد. و افضل آن است که بر خلاف سجده نماز، آرنج را نیز بر زمین بگذارد
«من سجد سجدة لبشکرنعمة و هو متوضی کتب الله له عشر حسنات، و محا عنه عشر خطیئات عظام» (مشکات الانوار ص 29) ؛ هر کس با حالت وضو برای شکر نعمتی سجده کند خداوند ده حسنه برای او مینویسد و ده گناه بزرگ از او میزداید.
امام کاظم علیه السلام
«کان ابوالحسن موسی بن جعفر علیه السلام یسجد بعد ما یصلّی فلا یرفع راسه حتّی یتعالی النّهار » (روضة المتقین ج 2ص 38)؛ حضرت ابوالحسن موسی بن جعفر علیه السلام پس از نماز خویش سر به سجده میگذاشت و سر بر نمیداشت تا آن که روز بالا میمد.
کیفیت سجده شکر :
در انجام این سجده شرط خاصّى وجود ندارد و به هر صورت که آورده شود، صحیح است. ولى بهتر است مانند سجده نماز، بر هفت عضو سجده کند و پیشانى را بر چیزى گذارد که در نماز بر آن مى گذارد. و افضل آن است که بر خلاف سجده نماز، آرنج را نیز بر زمین بگذارد ،(کافى، جلد 3، صفحه 324، حدیث 14) و سنّت است که نخست پیشانى را بر زمین گذارد، سپس طرف راست صورت را و آنگاه طرف چپ صورت را و در نهایت نیز پیشانى را بر زمین بگذارد،(همان مدرک، صفحه 325، حدیث 17.)
اذکار سجده شکر
مرحوم «شیخ طوسى» در «مصباح المتهجّد» در بخش سجده شکر فرموده است:
مستحب است در سجده براى برادران مؤمن خویش دعا کند و بگوید:
اَللّهُمَّ رَبَّ الْفَجْرِ وَاللَّیالِى الْعَشْرِ، وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ، وَاللَّیْلِ اِذا یَسْرِ، وَرَبَّ
خدایا اى پروردگار سپیده دم و شبهاى ده گانه و شفع و وتر (و پروردگار) شب هنگامى که بگذرد و پروردگار
کُلِّ شَىْء، وَاِلهَ کُلِّ شَىْء، وَ خالِقَ کُلِّ شَىْء، وَمَلیکَ کُلِّ شَىْء، صَلِّ
همه چیز معبود همه چیز و آفریننده همه چیز و مالک هر چیز درود فرست
عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ، وَافْعَلْ بى وَبِفُلان وَفُلان ما اَنْتَ اَهْلُهُ، وَلا تَفْعَلْ بِنا ما
بر محمّد و آل او و انجام ده درباره من و فلانى و فلانى آنچه را تو شایسته آنى و انجام مده درباره ما آنچه
نَحْنُ اَهْلُهُ، فَاِنَّکَ اَهْلُ التَّقْوى وَ اَهْلُ الْمَغْفِرَةِ.(مصباح المتهجد، صفحه 241.)
را ما سزاوار آنیم زیرا که تو اهل تقوا و اهل آمرزشى.
به جاى «بِفُلان وَ فُلان» نام افراد مورد نظر را بگوید.
و چون سر از سجده برداشت دست خود را بر موضع سجود خود بکشد و آنگاه به طرف چپ صورت و سپس به پیشانى خویش بکشد و بعد از آن به جانب راست صورت خود دست بکشد و این کار را سه مرتبه انجام دهد، و در هر مرتبه بگوید:
اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، عالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهادَةِ، اَلرَّحْمنُ الرَّحیمُ،
خدایا از آن توست ستایش معبودى نیست جز تو داناى غیب و شهود بخشاینده مهربان
اَللّهُمَّ اَذْهِبْ عَنِّى الْهَمَّ وَ الْغَمَّ وَالْحَزَنَ وَالْفِتَنَ، ما ظَهَرَ مِنْها وَما بَطَنَ.(همان مدرک، صفحه 243.)
خدایا دور کن از من اندوه و غم و دگرگونیها و آشوبها را آنچه آشکار است و آنچه پنهان
توسل واژه اي عربي مي باشد و ريشه آن “وسيله” و “وَسْل” است . مفهومش اين است که انسان با شوق و رغبت به سوي مقصدي حرکت کند و مطمئن باشد که با کمک آن مي تواند به هدف خويش نايل گردد.
توسل در لغت يعني با عمل يا وسيله به خدا متوسل شدن.[1] و در اصطلاح به معناي، واسطه قرار دادن شي يا شخصي است براي وصول به مطلوب .
ضرورت توسل
بدون شک آدمي براي تحصيل کمالات مادي و معنوي، به غير خود، يعني خارج از محدوده وجودي خويش نيازمند است. عالم هستي بر اساس نظام اسباب و مسببات استوار شده و تمسک به سبب ها و سايل براي رسيدن به کمالات مادي و معنوي، لازمة اين نظام است.
بر همين اساس قرآن کريم، انسان را در جهت کسب کمالات معنوي و قرب به درگاه الهي امر به توسل به اسباب تقرب کرده است: “يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله و ابتغوا اليه الوسيله."،اي کساني که ايمان آورده ايد از خدا بپرهيزيد، و وسيله اي براي تقرب به او بجوييد.[2]
در روايات پيامبر اکرم و امامان معصوم نيز بر لزوم توسل به اولياي الهي هنگام دعا تأکيد شده است، چنانچه در روايت نبوي مستند نزد اهل شيعه و اهل سنت آمده است: “کل دعاء محجوب حتي يصلي علي محمد و آل محمد."، هر دعايي محجوب است تا اينکه بر محمد و آل محمد درود فرستاده شود.[3]
بنابراين همچنانکه اصل دعا از اسباب و وسيله هاي فيض است و مي¬توان حاجت را بطور مستقيم از خداوند در خواست کرد، توسل به اولياي الهي در هنگام دعا نيز از اسباب فيض و وسايل قرب به خداوند است.[4]
آثار توسل
1- شکوفايي استعدادها:
بي شك به سراغ ائمه و اوليا رفتن، سعه صدر و مناعت طبع را براي انسان به ارمغان مي آورد و انسان را از عدم شايستگي دور مي سازد. توسل باعث مي شود از خُلق و خوي پيشوايان دين بهره مند شده، اساس پيوند با امامان موجبات قرب به خداوند را فراهم مي كند. اين امر دور شدن از عناصر مادي را به همراه دارد.
توسل به ائمه (ع) جان و روح را آماده براي پيوند با خدا مي سازد. اگر اين معنا در وجود بشر محقق شود، و اگر ما به ائمه خود در عمل و گفتار و شؤون زندگي اقتدا كنيم و راه درست را طي كنيم، آنچه خداوند به آنان عنايت فرموده، به ما نيز ارزاني خواهد داشت و انسان را از بسياري از وابستگي هاي كاذب مي رهد.
هر که با مردان حق پيوست، عنواني گرفت قطره چون واصل به دريا مي شود، دريا شود
2- دوري از گناه
اصولا كسي كه خود را نيازمند به عنايات ائمه مي بيند و عرض ارادت به ايشان را لازمه كمال و ترقي مي داند، نفس خود را ملزم مي كند كه در همه حال دور از گناه زندگي كند، زيرا گناه عارضه اي بنيان بر انداز و خطرناك است، كه فرد گناهكار را در مسير هلاكت قرار مي دهد و غرائز و استعدادهاي او را به انحراف و سرانجام خاموشي هدايت مي كند. لذا امام علي (ع) مي فرمايد: “و التوبه من ورائكم."[5] توبه بايد پشت سر شما باشد. يعني اگر گناه كردي، بايد توبه كني.
3- دارا شدن روحي خاضع در برابر خدا
ارادت به ائمه (ع) سعه صدر و عظمت روح براي انسان به ارمغان مي آورد. به ويژه تدبر در زندگي آنها دل و روح طغيانگر آدمي را به تفكر و حركت سازنده گرايش مي دهد.[6]
*******************
منابع
[1]. “وسل توسل الي اللَّه بعمل او وسيله."، (المنجد، ماده وسل، ص900)
[2]. مائده ، آيه 35
[3]. ري شهري، محمد، ميزان الحکمه، موسسه دارالحديث، چاپ دوم، ج4، ص1662،
حديث10794
[4]. روحاني، سيد محمدکاظم، شفاعت و توسل، قم، نشرمعارف، پاييز1384، چاپ سوم، ص50
[5] نهج البلاغه، خطبه16، بند10
[6]. شهيدي، عباس، توسل در نگاه قرآن و حديث، قم، چاپ اول، نشرپارسايان، ص21تا47