سکوت شبهای تلخ مادر
این شب ها حسن شب را چگونه صبح می کند…
شب های بی مادری…
شب های تنهایی…
این شب ها حسین چگونه شب را به صبح می رساند…
شب های سکوت تلخ مادر…
این شب ها زینب چگونه شب را به صبح گره می زند…
شب های سکون دست مادر از نوازش…
این شب ها علی چگونه شب را سحر می کند…
شب هایی خالی از هق هق نماز زهرا…
مادرم زهرا می گفت : أبکی لِما تُلقی بَعدي
گریه می کنم بر آنچه که بعد از من خواهی دید