خطای دیگری مجوزی برای خطای ما نیست!
لابد شما هم اينگونه حرف ها را شنيده ايد:
* چطور او به من سلام نمي کند، من به اون سلام کنم؟
* او تا حالا به من کمک نکرده است که من کمکش کنم؟
* تو لجبازي مي کني؟ ، حالا ببين لجبازي چه مزه اي دارد!!
* هر وقت تو به خانه پدر من آمدي، من هم به خانه پدرت مي آيم !
همه اين حرف ها از اين ناشي مي شود که بعضي ها، اشتباه و خطاي ديگران را مجوزي براي اشتباه خود مي دانند؛ در حالي که از يک نکته نبايد غافل بشويم و آن نکته اين است که : ” ما همه در حال امتحان هستيم “.
وقتي دو نفر امتحان و مسابقه دارند، هيچ وقت کسي به خاطر اينکه رقيبش نمره منفي گرفته، نمره خودش را خراب نمي کند و اگر کسي اينطور عمل کند، ديگران تعجب مي کنند. مثلاً ببينيد اگر شما فرزند يا خواهر و برادر کوچکي داريد که نمره هايش هميشه 18 به بالاست، يک روز ببينيد نمره او 4 شده ، با تعجب خواهيد گفت: چهار! چرا اين قدر کم؟! و او در پاسخ بگويد چون دوستم که در کلاس کنار من مي نشيند 8 گرفت، گفتم تو 8 مي گيري، پس من هم 4 مي گيرم!
معلوم است که از تعجب نمي دانيد به حرف او بخنديد يا گريه کنيد! فقط مي پرسيد : آخر او نمره اش خراب شده، تو چرا نمره ات را خراب کني؟!
ولي متأسفانه مي بينيم همين اتفاق گاهي براي بزرگ ترها مي افتد که به خاطر لجبازي، جهالت، بدرفتاري ديگري آن ها هم مثل او عمل مي کنند و نمي گويند او با اين رفتار غلط، نمره اش خراب شد، من سعي کنم نمره خوبي بگيرم!
بله اين درس جالب که به خاطر بدي ديگران ما هم بدي نکنيم را از قرآن کريم، آيه 28 سوره مائده استفاده مي کنيم، آنجا که ماجراي دو فرزند حضرت آدم را نقل مي کند که قابيل، هابيل را تهديد به قتل نموده و گفت: ” حتماً تو را مي کشم ” و هابيل هرگز مانند او عمل نکرد بلکه گفت: ” اگر تو به تهديدت جامه عمل بپوشاني و براي کشتن من اقدام نمايي باز هم من به فکر کشتن تو نمي افتم و دست به چنين کاري دراز نمي کنم چرا که من از خداوند خوف دارم “ آيه 28 سوره مائده
آري هابيل خطاي برادر را مجوزي براي خطاي خود نديد و در مقابل رفتار ناشايست برادر با او رفتاري عاقلانه و خداپسندانه داشت و اشاره نمود که من نمي خواهم در پيشگاه الهي مجرم باشم. اين همان توجه به امتحان است.
البته ما وظيفه داريم خطر را از خود دور نماييم اما مقابله به مثل و انجام رفتاري جاهلانه و غيرقابل قبول از نظر عقل و شرع پسنديده نيست.
موفق باشيد
هرکسی را الگوقرار ندهیم
هر کدام از ما به طور طبيعي در انجام کارهاي روزمره و انتخاب وسايل زندگي و حل مسائل مختلف، به يک فرد يا کتاب يا شبکه اي نگاه مي کنيم و آن را مدل و الگوي خود قرار مي دهيم، مثلاً لباس پوشيدن فلان هنرپيشه يا شغل فلان دوست يا تفريح فلان خانواده براي ما جلوه مي کند و مي گوييم ما هم مثل او عمل کنيم. پس ما خواه ناخواه شکلي را براي رفتار خود انتخاب مي کنيم.
نقل شده يکي از يهوديان مدينه با يکي از مسلمانان منافق اختلافي داشت، بنا گذاشتند يک نفر را به عنوان داور در ميان خود انتخاب کنند. مرد يهودي چون به عدالت و بي نظيري پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله ) اطمينان داشت، گفت من به داوري پيامبر شما راضي هستم ولي مرد منافق مخالفت کرد. آنگاه اين آيه نازل شد و خداوند در اين آيه از کساني که طاغوت( شياطين و هواي نفس و افراد ناصالح ) را الگو و داور زندگي خود قرار داده اند، انتقاد مي کند :” آيا نديدي کساني را که گمان مي کنند به آنچه بر تو و پيشينيان نازل شده ايمان آورده اند ولي مي خواهند براي داوري نزد طاغوت و حاکمان باطل بروند…” آيه 60 سوره نساء
حال سخن اين است که چرا بهترين شکل و شيوه را انتخاب نکنيم؟ آن مدلي که هم دنياي ما را سالم و هم آخرت ما را آباد نمايد هم از زندگي لذت ببريم و هم در پايان خط زندگي پشيمان نباشيم.
راستي کدام مدل و شکل از زندگي داراي اين امتياز است؟
آري . آن شيوه اي که خالق انسان، مهربان خدايي که هم حکيم است، هم جز خير بنده اش چيزي نمي خواهد.
آري آن “سبک زندگي” و آن “الگو” و “مدل” که خداوند براي ما برگزيده و رسول خدا (صلي الله عليه و آله ) و اهل بيت (عليهم السلام) آن را تبيين نموده و با عمل به ما درس داده اند، بهترين، زيباترين و مفيدترين روش زندگي است. پس چه بهتر که در همه امور آن ها را الگو قرار داده و از تبعيت از ديگران بپرهيزيم.
پس مبادا ما سيره و سنت پيامبر و اهل بيت را رها کرده و به دنبال ديگران برويم.
موفق باشيد
تاثیر خواندن فاتحه برای اموات
سوال :آیا قرائت فاتحه (یا هر گونه خیرات)برای اموات به آنها میرسد؟ آیا این خیرات برای اموات نوعی شفاعت ما برای آنهاست؟ آیا شفاعت هرکسی قبول می گردد؟
قرائت فاتحه، اقامهی نماز قضا به نیابت اموات و یا نماز مستحب و هدیه ثواب آن به اموات و هم چنین زیارت، صدقه، یا هر گونه خیرات دیگری که برای اموات انجام میگیرد، در واقع نوعی «هدیه» است که از طرف بازماندگان در دنیا برای رفتگان و اموات ارسال میگردد و به آنها نیز میرسد (1). و در احادیث و روایات نیز تأکید بسیاری بر آن شده است:
از پیامبر اکرم (ص) روایت شده که فرمودند :«هر جمعه ارواح مومنین مقابل خانه هایشان میآیند و هر یک با آواز حزین و گریه٬ فریاد میزند٬ ای اهل و اولاد من! ای پدر و مادر من !ای خویشان من به ما مهربانی کنید و با آنچه ما برای شما گذاشتیم که اکنون حساب و کتاب و عذابش برای ماست و نفعش برای شما برای ما نیز درهمی یا قرص نانی یا جامه و لباسی هدیه و خیرات کنید تا خداوند از لباسهای بهشتی به شما بپوشاند . آن گاه رسول خدا (ص) گریه کرد تا حدی که دیگر قدرت بر سخن گفتن نداشت.سپس فرمود : این برادران مرده شما می گویند: وای بر ما اگر از آنچه که در دست ما بود در راه خدا انفاق می کردیم الآن به شما محتاج نبودیم. آن گاه با حسرت و پشیمانی برمی گردند. در خاتمه فرمودند : زود برای مردگانتان صدقه بفرستید.» ) مفاتیح ٬ ص907)
الف - در مورد «خیرات» برای اموات نیز دقت شود که فایده برنده ابتدایی از این خیرات زندهها هستند، منتهی چون کار خیر اجر و ثواب دارد و خیر ثواب را هدیه به اموات کرده است، خداوند رحمان و منان ثوابی به میت اعطا می فرماید، بدون آن که از ثواب خیر و نیکوکار بکاهد. به عنوان مثال: این انسانهای زنده هستند که تلاوت حمد یا سایر سورهها، زیارات و ادعیه را می نمایند و از برکات دنیوی و اخروی آنها به حد ایمان، اخلاص، فهم و باور خود بهرهمند میشوند و یا این زندهها هستند که غذایی میخورند و یا به لباسی دست پیدا می کنند و یا گرهای از مشکلات مالیشان باز میشود و ثوابش به میت نیز میرسد.
ب - در مورد «شفاعت» نیز دقت شود که در اصل به معنای «جفت» شدن است. پس هر کس با هر چیزی در دنیا یا آخرت «جفت» شود، شفاعت صورت پذیرفته است.
اما به طور معمول منظور از «شفاعت» جفت شدنی است که انسان را از انواع عذابهای دنیوی، برزخی و قیامت برهاند. بدیهی است که چنین شفاعتی را خداوند باید بپذیرد. لذا فرمود:«… ما مِنْ شَفيعٍ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ إِذْنِه …» (یونس - 10) … هيچ شفاعت كنندهاى وجود ندارد مگر به اذن خود او … .
«يَوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلاَّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِيَ لَهُ قَوْلاً» (طه - 109) در آن روز شفاعت سودى ندارد مگر از كسى كه خداى رحمان اجازه شفاعتش داده باشد و سخن او را در شفاعت بپسندد.
ج - بدیهی است که اگر فرد نزد خداوند مقبول و محبوب باشد، خداوند متعال و کریم نیز شفاعت او را نسبت به دیگران [اعم از زنده یا مرده] میپذیرد و شفاعت صورت میپذیرد. اگر به موضوع «شفاعت» با دید وسیعتری بنگریم، در مییابیم: همین که به آشنایان خود میگوییم: التماس دعا، یا در زیارت میخواهیم که سلامی برسانند و یا نایب الزیارة باشند، خود طلب نوعی شفاعت است که اگر خدا بخواهد مقبول میافتد.
پس اگر به خیرات برای اموات نیز به این چشم نگاه کنیم که ما هدایایی برای آنها میفرستیم و از خداوند کریم مسئلت مینماییم تا از ما بپذیرد و به آنها برساند، باز هم شفاعت صورت پذیرفته است.
برخی از روایات:
- مرحوم شيخ حر عاملى در كتاب وسائل الشيعه به نقل از امام صادق (ع) آورده است: راوى حديث گفت: از حضرت صادق(ع) پرسيدم: میتوان به جاى مرده نماز خواند؟ حضرت فرمود: بلى، سپس فرمود: ممكن است ميت در نگرانى و غم اعمال گذشته خود باشد و اين عبادتى كه به جاى او انجام مى شود جبران كمبود او را بكند و وى را از نگرانى نجات بدهد.
- و نيز در همان كتاب به نقل از امام صادق (ع) آورده است:حضرت فرمودند: همان گونه كه زندهها از هديهاى كه براى آنها مى برند خوشحال مى شوند، اموات نيز از طلب رحمت و مغفرتى كه براى آنها مى كنند خوشحال مى شوند.
- مرحوم محدث قمى در سفينه البحار به نقل از رسول خدا (ص) آورده :
كسى كه وارد مقبره مؤ منين ((قبرستان )) شود و سوره مباركه ((ياسين )) را بخواند خداوند به اموات آن قبرستان تخفيف [در عذاب يا نگرانى ] مى دهد.
- مرحوم مجلسى از تفسير در المنثور به نقل از رسول خدا (ص) آورده است :رسول خدا (ص) فرمودند: ميتى كه نزد او سوره بمارکه «ياسين» خوانده شود سختىهاى عالم برزخ و قيامت بر او آسان مى گردد.
- باز مرحوم مجلسى در بحار به نقل از ابن ابى عمير آورده است :از حضرت [امام صادق يا امام موسى بن جعفر (ع)] پرسيدم : دعا و صدقه و نماز براى اموات فايده اى دارد و آيا به آنها مى رسد؟ حضرت فرمودند: بلى .
- مرحوم شيخ حر عاملى در وسائل به نقل از حضرت صادق (ع) آورده است :راوى حديث گفت : حضرت صادق (ع) فرمودهاند: ثواب نماز و روزه و حج و صدقات و هر كار نيك و دعا به ميت مى رسد و اجرا و ثواب آن براى آن كسى كه انجام داده نيز نوشته مى شود.
- مرحوم صدوق (ره ) در من لايحضر به نقل از حضرت رضا(ع) آورده است :حضرت رضا (ع) فرموده اند: هر مؤ منى كه قبر مؤمن ديگرى را زيارت كند و بر مزار او هفت مرتبه سوره مباركه «قدر» بخواند، خداوند هر دو را مى آمرزد.
- مرحوم شيخ حر عاملى در وسائل الشيعه به نقل از عده الداعى آورده است :حضرت صادق (ع) فرمودند: چرا در حق پدر و مادر خودتان زنده باشند يا مرده ، نيكى نمى كنيد؟ اگر براى آنها نماز بخوانيد، روزه بگيريد، صدقه بدهيد خداوند ثواب اين اعمال را به آنها مى رساند و به شما براى اين عمل نيكى كه انجام داده ايد پاداش بيشترى عنايت میكند.
پس، همین الآن فاتحه و صلواتی با دعا برای فرج را به کلیهی امواتمان هدیه نماییم.ا
اهمیت و ابعاد دعای ندبه
مفهوم ندبه:
ناله و درد دل کردن است که اين تضرّع به درگاه الهي در قالب خواندن مضاميني است که در اين دعا وجود دارد. [1]
جايگاه دعاي ندبه:
اين دعا در مقايسه با ساير ادعيه وارد شده از ائمه اطهار عليهم السلام يک متن، زبان و لحن خاصي دارد.
خواندن اين دعا در اعياد مهمّ مانند عيد فطر، عيد قربان، عيد غدير و نيز در روز جمعه (که از اعياد مسلمين و به طور خاصّ متعلّق به امام زمان ارواحنا له الفداء است) از اين جهت که مضامين آن با معارف قرآن و سنّت منطبق است استحباب دارد.
فرازهاي دعا
اين دعا از چهار فراز تشکيل شده که با يکديگر مرتبط بوده و مجموعا يک منظومه ي منظم و سير منسجم را تشکيل مي دهند . [2]
فراز اول: حمد و صلوات
اين دعا با حمد بر ربوبيت خداوند و صلوات بر پيامبر گرامي اسلام و اهل بيت مکرمش عليهم السلام آغاز مي شود .
الحمد لله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد نبيه و آله و سلم تسليما . ستايش مخصوص پروردگار جهانيان است و درود و سلام مخصوص خداوند بر آقاي ما پيامبرش و خاندان او باد .
فراز دوم: ثناي بر قضاء
اين فراز که با حمد و ثناي دوباره بر جريان قضاي الهي نسبت به اوليائش شروع مي شود، در واقع دربردارنده ي همه ي دعا به نحو اجمال است که با عباراتي مختصر، مضامين بعدي دعا را مورد اشاره قرار مي دهد .
Link:اللهم لک الحمد علي ماجري به قضاؤک في اوليائک . . . و جعلتهم الذريعة اليک و الوسيلة الي رضوانک .
بار خدايا! ستايش فقط تو را سزاست بر آن قضاء و قدري که درباره ي اوليا و نمايندگانت جاري شد . . . و آنان را سبب دست آويزي به سويت و وسيله اي براي خشنودي محضت قرار دادي .
فراز سوم: تاريخ، از آغاز تا تکامل
در سومين فراز از اين دعاي شريف، ماجراي تفصيلي قضا و حکم الهي در مورد اوليائش مورد بررسي قرار مي گيرد که در آن، نقطه ي شروع تاريخ بشريت و تحولات اساسي و در نهايت، سير تکاملي آن به سوي عصر حاکميت حضرت بقية الله عليه السلام که اوج تقرب جامعه ي بشري به خداي متعال وهدف نهايي از خلقت است، مورد توجه واقع مي شود . اين فراز با عبارت فبعض اسکنته جنتک آغاز مي گردد و با جمله ي و نحن نقول الحمدلله رب العالمين به انتها مي رسد .
فراز چهارم: استغاثه و طلب ؛
استغاثه به درگاه حضرت حق، آخرين فراز از دعاي ندبه را به خود اختصاص مي دهد: اللهم انت کشاف الکرب و البلوي . . . .خدايا! تويي تنها برطرف کننده گرفتاري ها و سختي ها . . . .
مضامین زیارت جامعه کبیره
زيارت جامعه کبيره که اقيانوسي مواج از معارف الهي و مضامين عالي مشتمل بر معرفي مقام ائمه عليهم السلام است؛ از امام علي النقي عليه السلام به ما رسيده است. زيارت جامعه که به تعبير علامه مجلسي(ره) از نظر سند و روايت از صحيحترين و قويترين زيارات ائمه عليهم السلام است يادگاري عظيمي است که در حرم هر يک از ائمه معصومين عليهمالسلام آن زيارت را ميخوانيم.
از آنجاکه اين زيارت ، بر نقل نصوص مختلف ، معتبرترين زيارات بوده و توصيه به خواندن آن در مشاهد مشرفه ، اکيدا به چشم مي خورد ؛ توجه به مضامين مهم آن نيز بايد مورد توجه قرار بگيرد .
1 - السلام عليکم يا اهل بيت النبوه :خاندان پيامبري :دقت فرماييد . مي گويد خاندان پيامبري و نمي گويد خاندان پيامبر
2 - ساسة العباد :دين از سياست جدا نيست:ائمه ي شيعه ، تنها رهبران ديني مردم نبوده و سياستمدار ترين افراد روزگار خود نيز بوده و شعار جدايي دين از سياست توطئه اي پرورش يافته توسط دشمنان دين است .
3 - وَحُجَجِ اللَّهِ عَلى اَهْلِ الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ وَالاْولى؛سه برهه ي زماني بسيار مهم و اهل بيت :امامان شيعه در سه برهه ي زماني بسيار مهم ، حجت هاي بر مردم بوده اند :
الف : دنيا
ب : آخرت
ج : اولي ( آيا تا به حال به اين برهه زماني فکر کرده ايد که اولي کجا بوده است ؟!)