گالری: "اخلاقی"

ادامه مضامين کليدي زيارت عاشورا که درچند عنوان کلي تقسيم بندي گرديده است :

5-فاش نمودن نام ولعن بر یک یک اشقیاء
در فراز ماقبل آخر زیارت ،دوباره شاهد بیان لعن و نفرین به ظالمین نسبت به امام حسین (ع) کافرترین ابنا بشر ونامرد ترین سفاکان روزگار - هستیم. با این تفاوت که ،در این قسمت نام یک به یک این اشقیاء آورده شده و مورد لعن و نفرین قرار می گیرند و چه بسا اشاره مشخص به هرکدام از این ظالمان به جهت تأکید بر نقشی باشدکه هر یک از آنها در حادثه عاشورا و زمینه سازی آن بازی کرده اند .نقشی که به زشتی و پلشتی هرچه تمام تر در حافظه تاریخ برای ابد به جای ماند و صاحبان آن را سزاوار لعن و نفرین همیشگی وجدانهای بیداربشری ساخت .

فلسفه تازه نگهداشتن داغ مصیبت عاشورا وشکرگزاری بر آن درواقع شهادت امام حسین(ع) ،اهل بیت ویارانش اگر چه بسیاردردناک ،دلخراش ومصیبت بار بود وبرای همیشه تاریخ جراحتی عمیق بروجدان بیدار انسانیت باقی گذاشت ولی چون در اوج شکوه وشجاعت وآزادگی وحقانیت وآگاهی اتفاق افتاد بالاتر از یک مصیبت ودرد در تاریخ شیعه زنده ماند.

بنابراین غم و اندوه شیعه واقعی از مصیبت حسین (ع) ویادآوری آن همه ظلم وبیداد بر فرزند رسول خدا (ص)و اهل بیت و یارانش ،سوای غم و تأسف دیگر افراد بر این حادثه غمبار است .چراکه درک شیعه واقعی از حادثه عاشورا ازجنس دیگری است .
شیعه واقعی در مکتب ادب و اخلاق و عرفان امام حسین (ع) رشد می کند و معرفت می یابد و آنگاه است که یادآوری غم و اندوه و مصیبتهای کربلا نه تنها رعب انگیز نیست و برایش سختی و اضطراب نمی آورد بلکه دلش را پراز نور و شعف ایمان می سازد و وجودش راآماده برای اینکه هر لحظه پای رفتن بر رکاب ارادت نهاده و همچون مولایش امام حسین (ع ) بی هیچ پروایی طریق حق را که از کرب و بلا می گذرد با مرکب عشق طی کند .

از اینرو درفراز پایانی زیارت از خدا برای غم و اندوهمان بر این مصیبت عظیم شکر گذاری میکنیم و آن را به قول خود امامان معصوم وسیله نجات و شفاعت در نزد خدا قرار می دهیم با این عبارات که :خدایا ترا ستایش میکنم بستایش شکر گذاران تو؛ برغم اندوهی که بمن درمصیبت رسید. سپاس خدا را، بر عزاداری و اندوه و غم بزرگ من. پروردگارا شفاعت حضرت حسین را روزی که بر تو وارد میشوم نصیبم بگردان. و مرا نزد خود ثابت قدم بدار به صدق و صفا در روزی که بر تو وارد میشوم؛ با حضرت حسین و اصحابش که در راه خدا جانشان را نزد حسین فدا کردند (همنشین باشم)بنابراین فلسفه زنده نگاهداشتن این غم و اندوه و داغ عظیم در دلها و قرنها عزاداری ، یادآوری مدام این حقیقت است که ؛ برای شیعه واقعی بودن باید همواره با عاشورا و امام حسین (ع) پیوند ناگسستنی داشت و پیام قیام آن بزرگوار که همانا بندگی خالصانه خداست را با ظلم ستیزی و حق طلبی هم در باور و هم در عمل محقق ساخت .

6-بیان آرزو و طلب شفاعت
و آخرین مضمون زیارت ، دعا و بیان این آرزوست که منتهای آمال یک شیعه است : ((خدایا روزیم گردان شفاعت امام حسین (ع) در روز ورود (به صحرای قیامت ) و ثابت بدار گام راستیم را در نزد خودت با حسین علیه السلام و یاران حسین آنانکه بی دریغ دادند جان خود را در راه حسین علیه السلام)) . بااین نگاه که حسین یک اخلاص مطلق در راه یک معبود مقدس و بی انتهاست .اخلاصی که با آتش عشق و ایمان در می آمیزد و در رضایت پروردگارش فانی می گردد ، هرکس با او پیوند بخورد و ازشفاعتش بهره مند شود بی تردید به این مقام فنا ی فی الله خواهد رسید . چراکه
حسین (ع) چراغ هدایت و کشتی نجات است و هر در راه مانده و گمگشته ای را هدایت کرده و پناه می دهد و از طوفانهای سهمگین ضلالت عبور داده و به سلامت به ساحل نجات می رساند.

بنابراین در پایان زیارت این معنا قابل درک است که ؛شیعه واقعی با سلام و تسلیم در مقابل مولا و امامش پای در راه می نهد و با درک و شناخت وجود امام به عنوان آیینه ای حق نما رسیدن به مقام فنا فی الله و قرب الهی را برای خویش میسر می سازد و بدیهی است که می بایست در این راه آماده باشد، همچون مولایش حسین (ع) همه هستی اش را نثار کند .

منابع :مقاله نگاه تحليلي به محتواي زيارت عاشورا- نسيم کاهيرده

توسط مادری از خطه خلیج فارس • گالری ها: اخلاقی

مضامين کليدي زيارت عاشورا که درچند عنوان کلي تقسيم بندي گرديده است :

4-بشارت بر خونخواهي
در ادامه متن زيارت نامه ، بشارت داده مي شود که خداوندازخون پاک امام حسين (ع) و پدر بزرگوار ايشان، که به ناحق ريخته شده است دادخواهي مي نمايد:
السلام عليک يا ثارالله وابن ثاره

( ثارالله يعني (طلب دمه الله)) کسي که طالب خون او خداست و انتقام از قاتلين او را خداوند خواهد گرفت چون خون حسين در راه خدا و براي حفظ قرآن و تماميت اسلام ريخته شده و خالصاً و مخلصاًلله بوده است و در نهايت درجه اخلاص با تمام وجود براي خداوند بوده است. لذا اين خون و اين شهيدان خدائي هستند.

بنابراين انتقام آن نيز بايد از طرف خداوند باشد ، يا اينکه چون امام حسين ـ عليه السّلام ـ حجت خداوند بر زمين و ولي مطلق حق بود و مردم او را کشتند و زمين را از حجت حق خالي کردند بنابراين خداوند انتقام حجتش را از قاتلين او خواهد گرفت.)).در حقيقت قول خدا مؤيد سير طبيعي حرکت تاريخ رو به سوي انتقام از قاتلان امام حسين (ع) و اهل بيت (ع) و تمامي طاغوتها و ظالمان است که آنهم مبتني بر دعوت انسانها به خونخواهي از مظلومان و حق طلبان است تا آخر الزمان و اين فلسفه فهم مکتب شيعه است چون ((شيعه چون پرنده اي بلند پرواز است که با دوبال شهادت و انتظار پرواز مي کند.))

از اينرو بر اين حقيقت تأکيد مي شود که اگر چه امام حسين (ع) و يارانش در عاشورا درمصافي نابرابر، ناجوانمردانه کشته شده اند ولي خون آنها بهايي بوده است که مي بايست پرداخته مي شد تا پرچم اسلام راستين برافراشته بماند .چراکه شهادت آنان بهترين گواهي دهنده جهل و ظلمت حاکم برزمانه آنها و سلاحي آگاهي بخش، وانتخابي آگاهانه بوده است .

اين خون بهاء داغي بر دلها نهاد که تا به امروز همچنان تازه است و از اينروست که بعد ازگذشت قرن ها ازقيام کربلا در هر زمان و هر مکان ميان حق و باطل هرمصاف و رويارويي اتفاق افتاده است گفتمان امام حسين (ع) و عاشورا برجسته ترين و زنده ترين پيام آن بوده است .

لعن و نفرين وتبري از ظالمان و تجاوزگران به حريم امامت

بعد از فرستادن سلام ها و تحيات به محضر پاک و قدسي امام، در فراز ديگري از زيارت شاهد مضمون لعن و نفرين و ابراز نفرت و انزجار از مسببين و زمينه سازان ظلم و ستم به امام ،ياران و اهل بيت ايشان هستيم يعني در کنار تولي به امام به تبري از تجاوزگران به حريم امامت خوانده مي شويم با اين عبارات :

خدا لعنت کند آن امتي که شما را کشتند و خدا لعنت کند آن مردمي را که از امراي ظلم و جور براي قتال با شما اطاعت کردند. من به سوي خدا و به سوي شما از آن ظالمان و شيعيان آنها و پيروان و دوستانشان بيزاري مي جويم

البته نه فقط تولي و تبري به لسان ،بلکه در عمل ؛ يعني درون را از تمايلات و گرايشات به هر چه غير از حق است پاک سازيم و از معاصي دوري کنيم تا دلمان خانه پاکيها و ولاي امام گردد. چنانچه مي خوانيم :(( اي ابا عبد اللَّه من تا قيامت سلم و صلحم با هر که با شما صلح است و در جنگ و جهادم با هر که با شما در جنگ است. )) بنابراين عبارت شيعه با کساني در صلح و صفاست که با امام و يارانش در صلح و صفايند و با معاندان ايشان، در ستيز است و با تکرار اين عبارت در زيارت عاشورا هر بار به خود و ديگران اين حقيقت را ياد آور مي شود که ” کل يوم عاشورا و کل ارض کربلا ” چه اين تقابل حق و باطل و حسيني و يزيدي بودن تا قيامت ادامه دارد و لشکريان حق و باطل دراعصار و قرون مختلف مي آيند ومي روند و نقش خود را درصحنه تاريخ به نمايش مي گذارند .

دوستي و معرفت امام شاه بال صعود به مقام محمود

در فرازي ديگر از زيارت ،ضرورت دوستي و محبت نسبت به اباعبدالله و اعلام بيزاري از دشمنان ايشان به عنوان راه عزت يافتن و وجيه و آبرومند شدن در دو عالم تبيين شده و همچنين معرفت يافتن به مقام امام راهي براي کرامت يافتن و گرامي شدن نزد پروردگار معرفي مي شود . چنانچه در اين عبارت مشاهده مي کنيم :از خدا درخواست ميکنم که به مقام محمودي که خاص شما است مرا برساند.

و من الليل فتهجـد به نافلـة لک عسي أن يبعثک ربک مقاما محمودا. (اسراء/79) “

و پاره اي از شب را به راز و نياز با خداوند بيدار باش، تا خداوند تو را به جايگاهي ستوده برانگيزد.” با استناد به قرآن کريم؛ وصول به مقام رفيع “محمود” نزد پروردگار، از طريق تهجد امکان پذير است. به تعبير زيارت عاشورا؛ وصول به اين مقام “محمود"، در پيروي و احياي مکتب حسيني است)) و زماني که رسيدن به اين مقام براي کسي محقق شود مي تواند اميدوار باشد و مسئلت کند که خداوند در رکاب امام زمان بودن و خونخواهي امام حسين (ع) را روزيش کند آنچنانچه که در متن با اين عبارت بيان شده است : و روزيم کند خونخواهي شما را با امام راهنماي آشکار گوياي (به حق) که از شما (خاندان ) است.

منابع

مقاله نگاه تحليلي به محتواي زيارت عاشورا- نسيم کاهيرده

توسط مادری از خطه خلیج فارس • گالری ها: اخلاقی

مضامين اصلي زيارت عاشورا

زيارت عاشورا شامل مضامين کليدي است که مي توان آنها را درچند عنوان کلي تقسيم بندي نمود :

1- سلام وتحيت سلام يکي از اسماءِ خداوند مي باشد. به اين معنا که حق تعالي خلق را از بلا و آفت حفظ مي کند. وقتي به کسي سلام مي کني يعني سلامتي و آسايش از جانب من، تو را فرا گرفته و از جانب من هيچ شري و ضرري به تو نخواهد رسيد و تو از ناحيه من در امن و امان هستي. متن زيارت باسلام و تحيت به محضر امام حسين (ع) به عنوان فرزند رسول خدا ،امير مؤمنان و فاطمه زهرا(س) آغاز مي شود سلامي که در بطن خود معرفي پاکي تبار و برگزيدگي خاندان بزرگوار ايشان را يادآور مي شود. حقيقتي که بسياري از مردم هم عصر ايشان و همچنين قاتلين حضرتش يا فراموش کرده و يا به عمد نسبت به آن تجاهل نمودند : سلام بر تو اي ابا عبد اللَّه؛ سلام بر تو اي فرزند رسول خدا؛ سلام بر تو اي فرزند امير المؤمنين و اي فرزند سيّد اوصيا؛ سلام بر تو اي فرزند فاطمه زهرا سيّده زنان اهل عالم که البته ضرورت اين سلام و اداي احترام را در پي شناساندن ومعرفي امام و بيان اتصال وجودي ايشان به وجود مقدس نبي اکرم (ص) ،اميرالمومنين (ع) و فاطمه زهرا (س) به عنوان اسوه هاي حقيقي و جاودانه بشريت تبيين مي کند .يعني امام حسين (ع) را به عنوان وارث تمامي برجستگي ها و اوصاف جدش و پدرش ومادرش معرفي مي کند. اين سلام و عرض ارادت براي شيعه آغاز سلوک است. يعني تسليم امر” امام” و رهسپار راه خدا شدن .درحقيقت براي شروع سير و سلوک عرفاني ،” خود ” و"منيت ” انسان در محضر وجود” ولي خدا” کنار گذاشته مي شود ؛ وجودي که خود تسليم محض و فاني در خدا ست . طبيعي است که آدمي به کسي که حاضر است سلام کند نه به کسي که غايب است و حضور ندارد. از سويي سلام به امام ، سلام به “شهيد” است . شهيدي که طبق نص صريح قرآن هرگز نمي ميرد و نزد پروردگار حي و زنده است. ((شهيدي که خدا خواسته است که او را کشته ببيند “ان الله شاء ان يراک قتيلا ” و همه چشم ها به او است چون که شهادت او مايه بقاي يک ايمان است .آگاه و مشهود است و نمونه و الگو و سرمشق))پس براي سلام ما در زيارت عاشورا بي شک جوابي بهتر از سوي امام خواهد بود. چراکه شهيد نه تنها در پيشگاه خدا که در پيشگاه بشريت در هر عصري و هر مکاني حاضر است .

2-تکريم ياران و دوستان امام بعد از سلام و عرض ادب به ساحت مقدس امام به اصحاب و ياران و دوستان امام به عنوان ارواح پاکي که فاني در وجود امام شده اند سلام و درود فرستاده مي شود و از ايشان با زبان تکريم و محبت ياد مي شود : سلام بر تو اي ابا عبد اللَّه و بر ارواح پاکي که فاني در وجود تو شدند از اين منظر که اين ارواح پاک به مقام رفيع يقين دست يافته بودند،زماني که در دفاع از امامشان در برابر هجوم دشمن لحظه اي ترديد به خود راه ندادند و سخاوتمندانه با شوقي وصف ناپذير به سمت کارزار و قتلگاه خود شتافتند و نقش انساني خود را درنهايت زيبايي درصحنه بي نظير عاشورا به نمايش گذاشتند. آنان درقله رفيع معرفت ،شعور و آگاهي وسبکبال و رها از بندهاي تعلق و مصلحت انديشي بودند ،جسم خاکي خويش را سپر مولايشان ساختند و چون دژهاي مستحکم واستوار تا لحظه شهادت در دفاع از حريت و شرافتشان پابرجا بودند . در آن لحظات خطير اگر چه هيچ منطق و عقل حسابگري مقاومت را صلاح نمي دانست ولي شهادت و نثار جان تنها کاري بود که آنها در دفاع از قيام و اثبات حقانيت امامشان مي توانستند انجام دهند و خون ريخته شده اشان بهايي بود بر حيات جاودانه اشان در تاريخ و پيامي بر اثبات آزادگي و حريتشان ! ((اينان که مرگ را همچون گردنبندي از زيباترين گوهرهاي خدا بر گردن آويخته اند ، بي مرگان جاودانه اند .)) وبي شک اين پايمردي و وفاداري بي نظير و ارزشمند بوده است که سبب شده ، نام و ياد اين ياران با وفا و همراهان واقعي امام حسين (ع) بعداز گذشت قرنها هنوز در تاريخ ، داراي هويتي زنده و بالنده باشند و تا به امروز درکنار بي شمار سلام ها و عرض ارادتهاي شيعيان به امام حسين (ع) ، مکرر در حافظه ها اسطوره وار مرور شوند.

3-مصيبت عظيم عاشورا وراي زمان و مکان با مراجعه به تاريخ از اول دنيا تاکنون واقعه اي به اين بزرگي اتفاق نيفتاده است، امتي پيغمبر زاده خود را همراه با اصحاب و اهل بيتش در يک روز بکشند و وسايل آن ها را غارت کنند و خيمه هاي آن ها را بسوزانند و سر او، اصحاب و اولادش را با عيال و اطفال، شهر به شهر، کوي به کوي ببرند و پشت پا به ملت و ديني که اظهار انتساب به آن مي کنند، بزنند. اين حادثه ومصائب آن نه تنها متعلق به جغرافياي محدود و تاريخي خاص نيست، بلکه اساسا” ماجرايي وراي دنياي مادي و داراي معنايي قدسي مي باشد. از اينروست که در متن زيارت نامه مي خوانيم : اي ابا عبداللّه براستي بزرگ شد سوگواري تو و گران و عظيم گشت مصيبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام و گران و عظيم گشت مصيبت تو در آسمانها بر همه اهل آسمانها مصيبت عاشورا آنقدر عظيم و ويران کننده است که هر رنج و مصيبتي در مقابل آن حقير و ناچيز به نظر مي رسد و درک فجايع آن هر ضمير روشن و وجدان بيداري را متأثر مي سازد . اوج غربت امام و اهل بيت و يارانش ؛ تشنه در ميان کويري خشک و بي انتها و در محاصره گرگ صفتاني پليد و بيرحم که مترصد حمله و غارت اند . در حقيقت عاشورا روز حساسي در تاريخ است که در درون خود سرنوشت قابل تحقق براي هر انسان را، در قالب تقابل دو انتخاب به روشني ترسيم ميکند . تقابل بين حق و باطل که تا بي نهايت امتداد مي يابد؛ يکطرف بي نهايتي از جور وستم و سنگدلي و بيرحمي ورذالتي که يک بشردر اوج کفر وعصيان ميتواند مرتکب شود و پست ترين شود و طرفي ديگر بي نهايت صبر وعزت وبزرگي و شجاعت وکرامتي که در اثرتحمل سخت ترين مصائب ورنجها در راه معبود بدست مي آورد و مي تواند انسان را به مقامي برساند که حتي آسمانها بر رنج ها و مصيبت هايش بگريند .انتخاب يکي از ايندو ست که هميشه در همه زمان ها و مکانها براي بشريت مطرح است .

زيارت عاشورا منابع مقاله نگاه تحليلي به محتواي زيارت عاشورا- نسيم کاهيرده - التماس دعا

ادامه دارد……

توسط مادری از خطه خلیج فارس • گالری ها: اخلاقی

1- نماز صبح مشهود ملائكه است.

قرآن مجید:نماز فجر(نماز صبح) مشهود ملائكه است(بنی اسرائیل/آیه۷۷)گر چه تمام نمازها مشهود ملائكه است ولی نماز صبح در این وادی از ویژگی خاصی بهره مند است. در روایات اسلامی آمده كه : ((نماز صبح از میان نمازها این امتیاز دارد كه ملائكه شب و ملائكه روز آن را مشاهده می كنند.زیرا نماز صبح اگر در اول وقت خود انجام شود دقیقاً در لحظه ای انجام شده است كه ملائكه شب جای خود را به ملائكه روز می دهند. و هر دو گروه از فرشتگان شاهد اقامه آن خواهند بود.بنابراین نماز صبح كه در اول وقت خوانده شود در دو پرونده ثبت می شود.))(وسایل شیعه/ج۳/ص۱۵۶/بحار/ج۸/ص۷۳)

۲-نماز صبح را با لباس زیر نخوانید

((استادشهید مطهری اهمیت ویژه و فوق العاده ای برای نماز قائل بودند.ایشان هرگز با لباس خانه نماز نمی خواند، مخصوصاً نماز صبح را.))ما كه از رختخواب بیرون می آییم با همان لباس زیر نماز صبح را می خواهیم اما ایشان به هنگام نماز، لباس می پوشیدند عمامه به سر می گذاشتند و خودشان را برای نماز آراسته می كردند.شاید این كار بدین سبب بود كه، می خواستند از همان آغاز صبح كه لباس می پوشیدند آمادگی روحی پیدا كنند یعنی ((من می خواهم كاری انجام دهم كه سرسری نیست.این حالت آمادگی قبل از نماز مسلماً تاثیر روحی بسزایی دارد.))

۳-مواظب نماز صبح باشید

رسول خدا: كسی كه نماز صبح نخواند قرآن از او بیزار است.هركه نماز ظهر بجا نیاورد پیامبران الهی از او بیزارند.

هركه نماز عصر را ترك كند فرشتگان از او بیزار است.هركه نماز مغرب نخواند دین از او بیزار است.

هركه نماز عشارا ترك كند خدای جهان از او بیزار است.(اسرار الصلوه/ص۳۴)

۴-نماز صبح را منافقین دوست ندارند

رسول خدا: نماز صبح و نماز عشا سنگین ترین نمازها در نظر منافقین است.(مستدرك وسایل/ج۱/ص/۱۸۳)

۵-حاجات مهم را بعد از نماز صبح از خدا بخواهید

روایت شده است كه ((حاجات مهم خود را در نماز صبح از خداوند مسالت نمایید.))امام حسن مجتبی(ع) می فرماید:از رسول خدا شنیدم كه فرمود: هركس نماز صبح بگذارد آن نماز بین او و آتش دوزخ دیواری ایجاد می كند.

۶-از رحمت خدا دور نشوید

حضرت مهدی(عج) به یك از مشتاقان دیدارش كه به زیارت آن حضرت موفق شده بود دوباره فرمود: از رحمت خدا دور است كسی كه نماز صبح را چندان تاخیر بیندازد تا ستاره ها ناپدید شوند و نماز مغرب را به حدی تاخیر بیندازد تا ستاره ها ظاهر شوند.(حق الیقین/ص۳۰۲)

۷-نماز صبح به جماعت

رسول خدا چون شنید تعدادی از مسلمین در نماز جماعت صبح حضور ندارند فرمود: اگر آنها از ثواب زیاد نماز جماعت صبح و عشا خبر داشتند مانند راه رفتن كودكان شیرخوار، خود را به نماز جماعت می رساندند(بهترین پناهگاه/ص۹۴)

اسحاق ابن عمار از امام صادق(ع) سوال كرد كه : خبر ده ما را از برترین وقت برای نماز صبح.امام فرمود:هنگام طلوع فجر

چون خداوند می فرماید: اِنّ قران الفجر كانَ مشهوداً(اسرا ۷۸)یعنی نماز صبح را ، فرشته روز و فرشته شب هر دو مشاهده می كنند. پس هرگاه بنده نماز صبح را با طلوع فجر بخواند،دو مرتبه پاداش نوشته می شود،هم فرشته صبح می نویسد و هم فرشته شب.(ثواب الاعمال/ص۸۵)


توسط مادری از خطه خلیج فارس • گالری ها: اخلاقی

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود:
امت من چهار گروه هستند:
1 ـ گروهي نماز مي خوانند، ولي در نمازشان سهل انگارند “ويل” براي آنهاست،
و “ويل” نام يکي از طبقات زيرين جهنم است، خداوند فرمود:
(فويل للمصلين الذينهم عن صلاتهم ساهون)ماعون آيه 4 و 5
پس “ويل” براي نمازگزاران است، آنهايي که در نمازشان سهل انگارند.
2 ـ گروهي گاهي نماز مي خوانند و گاهي نمي خوانند، پس “غي” مال آنهاست،
و “غي” نام يکي از طبقات پايين جهنم است. خداوند متعال فرمود:
(فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوة و اتبعوا الشهوات فسوف يلقون غيا).مريم آيه 59
سپس جانشين آن مردم خداپرست قومي شدند که نماز را ضايع کرده و از شهوات پيروي کردند، و اينها به زودي در “غي” افکنده خواهند شد.
3 ـ گروهي هيچ وقت نماز نمي خوانند، “سقر” براي آنهاست،
“سقر” هم نام يکي از طبقات زيرين جهنم است که خداوند متعال فرمود:
(ما سلککم في سقر قالوا لم نک من المصلين)مدثر آيه 42
(اهل بهشت از اهل جهنم سئوال مي کنند) چه چيزي شما را به “سقر” کشاند؟ در جواب مي گويند : ما از نمازگزاران نبوديم.
4 ـ گروهي هميشه نماز مي خوانند، و در نمازشان خشوع دارند.
خداوند متعال فرمود:(قد افلح المؤمنون الذين هم في صلاتهم خاشعون)مؤمنون آيه 1 و 2
مؤمنان رستگار شدند، آنهايي که در نمازشان با خشوع هستند.
اميدواريم خداوند متعال همه ما را از گروه چهارم قرار دهد.
و اقم الصلاة ان الصلوة تنهي عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر.عنکبوت، 45
نماز را بپادار، که نماز انسان را از هر کار زشت و منکر باز مي دارد و ياد خدا بزرگتر است.

توسط مادری از خطه خلیج فارس • گالری ها: اخلاقی