گالری: "اخلاقی"

لابد شما هم اينگونه حرف ها را شنيده ايد:

* چطور او به من سلام نمي کند، من به اون سلام کنم؟
* او تا حالا به من کمک نکرده است که من کمکش کنم؟
* تو لجبازي مي کني؟ ، حالا ببين لجبازي چه مزه اي دارد!!
* هر وقت تو به خانه پدر من آمدي، من هم به خانه پدرت مي آيم !

همه اين حرف ها از اين ناشي مي شود که بعضي ها، اشتباه و خطاي ديگران را مجوزي براي اشتباه خود مي دانند؛ در حالي که از يک نکته نبايد غافل بشويم و آن نکته اين است که : ” ما همه در حال امتحان هستيم “.

وقتي دو نفر امتحان و مسابقه دارند، هيچ وقت کسي به خاطر اينکه رقيبش نمره منفي گرفته، نمره خودش را خراب نمي کند و اگر کسي اينطور عمل کند، ديگران تعجب مي کنند. مثلاً ببينيد اگر شما فرزند يا خواهر و برادر کوچکي داريد که نمره هايش هميشه 18 به بالاست، يک روز ببينيد نمره او 4 شده ، با تعجب خواهيد گفت: چهار! چرا اين قدر کم؟! و او در پاسخ بگويد چون دوستم که در کلاس کنار من مي نشيند 8 گرفت، گفتم تو 8 مي گيري، پس من هم 4 مي گيرم!

معلوم است که از تعجب نمي دانيد به حرف او بخنديد يا گريه کنيد! فقط مي پرسيد : آخر او نمره اش خراب شده، تو چرا نمره ات را خراب کني؟!
ولي متأسفانه مي بينيم همين اتفاق گاهي براي بزرگ ترها مي افتد که به خاطر لجبازي، جهالت، بدرفتاري ديگري آن ها هم مثل او عمل مي کنند و نمي گويند او با اين رفتار غلط، نمره اش خراب شد، من سعي کنم نمره خوبي بگيرم!

بله اين درس جالب که به خاطر بدي ديگران ما هم بدي نکنيم را از قرآن کريم، آيه 28 سوره مائده استفاده مي کنيم، آنجا که ماجراي دو فرزند حضرت آدم را نقل مي کند که قابيل، هابيل را تهديد به قتل نموده و گفت: ” حتماً تو را مي کشم ” و هابيل هرگز مانند او عمل نکرد بلکه گفت: ” اگر تو به تهديدت جامه عمل بپوشاني و براي کشتن من اقدام نمايي باز هم من به فکر کشتن تو نمي افتم و دست به چنين کاري دراز نمي کنم چرا که من از خداوند خوف دارم “ آيه 28 سوره مائده

آري هابيل خطاي برادر را مجوزي براي خطاي خود نديد و در مقابل رفتار ناشايست برادر با او رفتاري عاقلانه و خداپسندانه داشت و اشاره نمود که من نمي خواهم در پيشگاه الهي مجرم باشم. اين همان توجه به امتحان است.

البته ما وظيفه داريم خطر را از خود دور نماييم اما مقابله به مثل و انجام رفتاري جاهلانه و غيرقابل قبول از نظر عقل و شرع پسنديده نيست.

موفق باشيد

توسط مادری از خطه خلیج فارس • گالری ها: اخلاقی

هر کدام از ما به طور طبيعي در انجام کارهاي روزمره و انتخاب وسايل زندگي و حل مسائل مختلف، به يک فرد يا کتاب يا شبکه اي نگاه مي کنيم و آن را مدل و الگوي خود قرار مي دهيم، مثلاً لباس پوشيدن فلان هنرپيشه يا شغل فلان دوست يا تفريح فلان خانواده براي ما جلوه مي کند و مي گوييم ما هم مثل او عمل کنيم. پس ما خواه ناخواه شکلي را براي رفتار خود انتخاب مي کنيم.

نقل شده يکي از يهوديان مدينه با يکي از مسلمانان منافق اختلافي داشت، بنا گذاشتند يک نفر را به عنوان داور در ميان خود انتخاب کنند. مرد يهودي چون به عدالت و بي نظيري پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله ) اطمينان داشت، گفت من به داوري پيامبر شما راضي هستم ولي مرد منافق مخالفت کرد. آنگاه اين آيه نازل شد و خداوند در اين آيه از کساني که طاغوت( شياطين و هواي نفس و افراد ناصالح ) را الگو و داور زندگي خود قرار داده اند، انتقاد مي کند :” آيا نديدي کساني را که گمان مي کنند به آنچه بر تو و پيشينيان نازل شده ايمان آورده اند ولي مي خواهند براي داوري نزد طاغوت و حاکمان باطل بروند…” آيه 60 سوره نساء

حال سخن اين است که چرا بهترين شکل و شيوه را انتخاب نکنيم؟ آن مدلي که هم دنياي ما را سالم و هم آخرت ما را آباد نمايد هم از زندگي لذت ببريم و هم در پايان خط زندگي پشيمان نباشيم.

راستي کدام مدل و شکل از زندگي داراي اين امتياز است؟
آري . آن شيوه اي که خالق انسان، مهربان خدايي که هم حکيم است، هم جز خير بنده اش چيزي نمي خواهد.

آري آن “سبک زندگي” و آن “الگو” و “مدل” که خداوند براي ما برگزيده و رسول خدا (صلي الله عليه و آله ) و اهل بيت (عليهم السلام) آن را تبيين نموده و با عمل به ما درس داده اند، بهترين، زيباترين و مفيدترين روش زندگي است. پس چه بهتر که در همه امور آن ها را الگو قرار داده و از تبعيت از ديگران بپرهيزيم.
پس مبادا ما سيره و سنت پيامبر و اهل بيت را رها کرده و به دنبال ديگران برويم.

موفق باشيد

توسط مادری از خطه خلیج فارس • گالری ها: اخلاقی

سوال :آیا قرائت فاتحه (یا هر گونه خیرات)برای اموات به آنها می‌رسد؟ آیا این خیرات برای اموات نوعی شفاعت ما برای آنهاست؟ آیا شفاعت هرکسی قبول می گردد؟


قرائت فاتحه، اقامه‌ی نماز قضا به نیابت اموات و یا نماز مستحب و هدیه ثواب آن به اموات و هم چنین زیارت، صدقه، یا هر گونه خیرات دیگری که برای اموات انجام می‌گیرد، در واقع نوعی «هدیه» است که از طرف بازماندگان در دنیا برای رفتگان و اموات ارسال می‌گردد و به آنها نیز می‌رسد (1). و در احادیث و روایات نیز تأکید بسیاری بر آن شده است:

از پیامبر اکرم (ص) روایت شده که فرمودند :‌«هر جمعه ارواح مومنین مقابل خانه هایشان می‌آیند و هر یک با آواز حزین و گریه‌٬ فریاد می‌زند‌٬ ای اهل و اولاد من‌! ای پدر و مادر من !‌ای خویشان من به ما مهربانی کنید و با آنچه ما برای شما گذاشتیم که اکنون حساب و کتاب و عذابش برای ماست و نفعش برای شما برای ما نیز درهمی یا قرص نانی یا جامه و لباسی هدیه و خیرات کنید تا خداوند از لباس‌های بهشتی به شما بپوشاند . آن گاه رسول خدا (ص) گریه کرد تا حدی که دیگر قدرت بر سخن گفتن نداشت.سپس فرمود : این برادران مرده شما می گویند: وای بر ما اگر از آنچه که در دست ما بود در راه خدا انفاق می کردیم الآن به شما محتاج نبودیم. آن گاه با حسرت و پشیمانی برمی گردند. در خاتمه فرمودند : زود برای مردگانتان صدقه بفرستید.» ) مفاتیح ٬ ص907)

الف - در مورد «خیرات» برای اموات نیز دقت شود که فایده برنده ابتدایی از این خیرات زنده‌ها هستند، منتهی چون کار خیر اجر و ثواب دارد و خیر ثواب را هدیه به اموات کرده است، خداوند رحمان و منان ثوابی به میت اعطا می فرماید، بدون آن که از ثواب خیر و نیکوکار بکاهد. به عنوان مثال: این انسان‌های زنده هستند که تلاوت حمد یا سایر سوره‌ها، زیارات و ادعیه را می نمایند و از برکات دنیوی و اخروی آنها به حد ایمان، اخلاص، فهم و باور خود بهره‌مند می‌شوند و یا این زنده‌ها هستند که غذایی می‌خورند و یا به لباسی دست پیدا می کنند و یا گره‌ای از مشکلات مالی‌شان باز می‌شود و ثوابش به میت نیز می‌رسد.

ب - در مورد «شفاعت» نیز دقت شود که در اصل به معنای «جفت» شدن است. پس هر کس با هر چیزی در دنیا یا آخرت «جفت» شود، شفاعت صورت پذیرفته است.

اما به طور معمول منظور از «شفاعت» جفت شدنی است که انسان را از انواع عذاب‌های دنیوی، برزخی و قیامت برهاند. بدیهی است که چنین شفاعتی را خداوند باید بپذیرد. لذا فرمود:«… ما مِنْ شَفيعٍ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ إِذْنِه‏ …» (یونس - 10) … هيچ شفاعت كننده‏اى وجود ندارد مگر به اذن خود او … .

«يَوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلاَّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِيَ لَهُ قَوْلاً» (طه - 109) در آن روز شفاعت سودى ندارد مگر از كسى كه خداى رحمان اجازه شفاعتش داده باشد و سخن او را در شفاعت بپسندد.

ج - بدیهی است که اگر فرد نزد خداوند مقبول و محبوب باشد، خداوند متعال و کریم نیز شفاعت او را نسبت به دیگران [اعم از زنده یا مرده] می‌پذیرد و شفاعت صورت می‌پذیرد. اگر به موضوع «شفاعت» با دید وسیع‌تری بنگریم، در می‌یابیم: همین که به آشنایان خود می‌گوییم: التماس دعا، یا در زیارت می‌خواهیم که سلامی برسانند و یا نایب‌ الزیارة باشند، خود طلب نوعی شفاعت است که اگر خدا بخواهد مقبول می‌افتد.

پس اگر به خیرات برای اموات نیز به این چشم نگاه کنیم که ما هدایایی برای آنها می‌فرستیم و از خداوند کریم مسئلت می‌نماییم تا از ما بپذیرد و به آنها برساند، باز هم شفاعت صورت پذیرفته است.

برخی از روایات:

- مرحوم شيخ حر عاملى در كتاب وسائل الشيعه به نقل از امام صادق (ع) آورده است: راوى حديث گفت: از حضرت صادق(ع) پرسيدم: می‌توان به جاى مرده نماز خواند؟ حضرت فرمود: بلى، سپس فرمود: ممكن است ميت در نگرانى و غم اعمال گذشته خود باشد و اين عبادتى كه به جاى او انجام مى شود جبران كمبود او را بكند و وى را از نگرانى نجات بدهد.

- و نيز در همان كتاب به نقل از امام صادق (ع) آورده است:حضرت فرمودند: همان گونه كه زنده‌ها از هديه‌اى كه براى آنها مى برند خوشحال مى شوند، اموات نيز از طلب رحمت و مغفرتى كه براى آنها مى كنند خوشحال مى شوند.

- مرحوم محدث قمى در سفينه البحار به نقل از رسول خدا (ص) آورده :

كسى كه وارد مقبره مؤ منين ((قبرستان )) شود و سوره مباركه ((ياسين )) را بخواند خداوند به اموات آن قبرستان تخفيف [در عذاب يا نگرانى ] مى دهد.

- مرحوم مجلسى از تفسير در المنثور به نقل از رسول خدا (ص) آورده است :رسول خدا (ص) فرمودند: ميتى كه نزد او سوره بمارکه «ياسين» خوانده شود سختى‌هاى عالم برزخ و قيامت بر او آسان مى گردد.

- باز مرحوم مجلسى در بحار به نقل از ابن ابى عمير آورده است :از حضرت [امام صادق يا امام موسى بن جعفر (ع)] پرسيدم : دعا و صدقه و نماز براى اموات فايده اى دارد و آيا به آنها مى رسد؟ حضرت فرمودند: بلى .

- مرحوم شيخ حر عاملى در وسائل به نقل از حضرت صادق (ع) آورده است :راوى حديث گفت : حضرت صادق (ع) فرموده‌اند: ثواب نماز و روزه و حج و صدقات و هر كار نيك و دعا به ميت مى رسد و اجرا و ثواب آن براى آن كسى كه انجام داده نيز نوشته مى شود.

- مرحوم صدوق (ره ) در من لايحضر به نقل از حضرت رضا(ع) آورده است :حضرت رضا (ع) فرموده اند: هر مؤ منى كه قبر مؤ‌من ديگرى را زيارت كند و بر مزار او هفت مرتبه سوره مباركه «قدر» بخواند، خداوند هر دو را مى آمرزد.

- مرحوم شيخ حر عاملى در وسائل الشيعه به نقل از عده الداعى آورده است :حضرت صادق (ع) فرمودند: چرا در حق پدر و مادر خودتان زنده باشند يا مرده ، نيكى نمى كنيد؟ اگر براى آنها نماز بخوانيد، روزه بگيريد، صدقه بدهيد خداوند ثواب اين اعمال را به آنها مى رساند و به شما براى اين عمل نيكى كه انجام داده ايد پاداش بيشترى عنايت می‌كند.

پس، همین الآن فاتحه‌ و صلواتی با دعا برای فرج را به کلیه‌ی امواتمان هدیه نماییم.ا

توسط مادری از خطه خلیج فارس • گالری ها: اخلاقی

مفهوم ندبه:
ناله و درد دل کردن است که اين تضرّع به درگاه الهي در قالب خواندن مضاميني است که در اين دعا وجود دارد. [1]

جايگاه دعاي ندبه:
اين دعا در مقايسه با ساير ادعيه وارد شده از ائمه اطهار عليهم السلام يک متن، زبان و لحن خاصي دارد.
خواندن اين دعا در اعياد مهمّ مانند عيد فطر، عيد قربان، عيد غدير و نيز در روز جمعه (که از اعياد مسلمين و به طور خاصّ متعلّق به امام زمان ارواحنا له الفداء است) از اين جهت که مضامين آن با معارف قرآن و سنّت منطبق است استحباب دارد.

فرازهاي دعا
اين دعا از چهار فراز تشکيل شده که با يکديگر مرتبط بوده و مجموعا يک منظومه ي منظم و سير منسجم را تشکيل مي دهند . [2]

فراز اول: حمد و صلوات
اين دعا با حمد بر ربوبيت خداوند و صلوات بر پيامبر گرامي اسلام و اهل بيت مکرمش عليهم السلام آغاز مي شود .
الحمد لله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد نبيه و آله و سلم تسليما . ستايش مخصوص پروردگار جهانيان است و درود و سلام مخصوص خداوند بر آقاي ما پيامبرش و خاندان او باد .

فراز دوم: ثناي بر قضاء
اين فراز که با حمد و ثناي دوباره بر جريان قضاي الهي نسبت به اوليائش شروع مي شود، در واقع دربردارنده ي همه ي دعا به نحو اجمال است که با عباراتي مختصر، مضامين بعدي دعا را مورد اشاره قرار مي دهد .
Link:اللهم لک الحمد علي ماجري به قضاؤک في اوليائک . . . و جعلتهم الذريعة اليک و الوسيلة الي رضوانک .
بار خدايا! ستايش فقط تو را سزاست بر آن قضاء و قدري که درباره ي اوليا و نمايندگانت جاري شد . . . و آنان را سبب دست آويزي به سويت و وسيله اي براي خشنودي محضت قرار دادي .

فراز سوم: تاريخ، از آغاز تا تکامل
در سومين فراز از اين دعاي شريف، ماجراي تفصيلي قضا و حکم الهي در مورد اوليائش مورد بررسي قرار مي گيرد که در آن، نقطه ي شروع تاريخ بشريت و تحولات اساسي و در نهايت، سير تکاملي آن به سوي عصر حاکميت حضرت بقية الله عليه السلام که اوج تقرب جامعه ي بشري به خداي متعال وهدف نهايي از خلقت است، مورد توجه واقع مي شود . اين فراز با عبارت فبعض اسکنته جنتک آغاز مي گردد و با جمله ي و نحن نقول الحمدلله رب العالمين به انتها مي رسد .

فراز چهارم: استغاثه و طلب ؛

استغاثه به درگاه حضرت حق، آخرين فراز از دعاي ندبه را به خود اختصاص مي دهد: اللهم انت کشاف الکرب و البلوي . . . .خدايا! تويي تنها برطرف کننده گرفتاري ها و سختي ها . . . .


فراز اول: حمد و صلوات

الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد نبيه و آله و سلم تسليما .

اين فراز از دعاي ندبه با تمام کوتاهي اش، بيان کننده ي خلاصه اي از تمام ماجرايي است که در عالم هستي و جامعه ي انساني بايد اتفاق بيافتد .

عبارت الحمدلله رب العالمين به ماجراي ربوبيت خداوند متعال بر تمام هستي اشاره دارد که در نتيجه، ولايت الهي را به دنبال خواهد داشت . عبارت و صلي الله علي سيدنا محمد نبيه و آله و سلم تسليما به مجرا و محور آن ربوبيت و ولايتي اشاره مي کند که از جانب خدا بر تمام عالم سيطره دارد; زيرا محور ربوبيت الهي بر همه ي هستي، از مسير جريان اين ربوبيت نسبت به نبي مکرم اسلام و اهل بيت گرامي آن حضرت عليهم السلام مي گذارد .

به طور کلي، مي توان اين فراز کوتاه را به عنوان براعت استهلالي براي مجموعه ي اين دعاي شريف و مطالبي که در بقيه فرازهاي دعا به آن ها پرداخته شده است، دانست .

فراز دوم: ثناي بر قضاء
در فراز دوم که با جمله ي اللهم لک الحمد علي ماجري به قضاؤک في اوليائک الذين . . .

آغاز مي شود، خدا را بر آن چه از ناحيه ي قضاي الهي بر اوليائش جاري شده است، حمد مي کنيم . در ادامه ي اين فراز، چگونگي جريان اين قضاء را بر اوليا به طور مجمل چنين بيان مي کند: از آن جا که خداوند تبارک و تعالي در عالم، نسبت به زهد در درجات و مراحل مختلف عالم دنيا از اوليائش، ميثاقي گرفته و آن ها نيز بر آن پيمان که با خداي خود بسته اند، پابرجا و استوار ماندند و همه ي ابتلائات و سختي ها را در راه حفظ آن ميثاق تحمل کردند:بعد ان شرطت عليهم الزهد في درجات هذه الدنيا الدنيه . . . فشرطوا لک ذلک،

خداوند متعال هم به پاس اين مجاهدت ها و پايداري در ميثاق، برجسته ترين نعمت هاي ابدي خويش را براي ايشان برگزيد، تلاش هاي آنان را پذيرفت و ايشان را به خود نزديک کرد . نام شان را بلند و پرآوازه ساخت و ستايش آشکار خود را بر آن ها قرار داد . اين نعمت هاي عظيم تا آن جا ادامه يافت که خداوند، فرشتگان خود را بر آن اولياي گرامي فروفرستاد و با نزول وحي بر آن ها، ايشان را اکرام کرد و نتيجه ي اين پذيرش و تقرب الهي آن شد که خدا با بذل علم خويش، اولياي خاص خود را کمک کرد . هنگامي که به اين منزلت رسيدند، آن ها را وسيله و دست آويزي براي جلب خشنودي خود قرار داد، يعني به مرتبه اي رسيدند که منشا هدايت براي همه ي عوالم شدند .

فقبلتهم و قربتهم و قدمت لهم الذکر العلي و الثناء الجلي و اهبطت عليهم ملائکتک . . . .بنابراين، به طور خلاصه مي توان گفت که در اين فراز، چند نکته ي اساسي نهفته است که عبارتند از اين که، اولياي الهي به خاطر ميثاق زهدي که نسبت به درجات مختلف اين دنيا با خدا بستند و بر تمامي ابتلائات و امتحانات سنگين آن نيز فائق آمدند، از جانب خدا از دو پاداش برخوردار شدند . نخست اين که، خود مقرب درگاه الهي گشتند . ديگر اين که، باعث هدايت و دست گيري نسبت به ديگر مخلوق ها شدند و اين، همان ماجراي قضاي الهي بر اوليائش است که ستودني است; زيرا محور ربوبيت الهي بر همه ي عالم، از اين مجرا واقع مي شود .

البته بايد دانست که رسيدن به مرحله ي حمد خدا بر جريان قضاي الهي، نسبت به اوليائش نيازمند پشت سر گذاشتن مرحله ي سنگين ابتلاء به بلاي ولي خدا و درگير شدن با بلاي ولي خداست که چنين ابتلايي داراي مراتب مختلفي است; زيرا بعد از ابتلاء د رمرحله ي نخست، بايد بر بلاي ولي الله صبر کرد و در درجه ي بعد تسليم آن بلا شد . سپس بر آن بلا راضي شد و در مرحله ي آخر، خدا را بر آن بلا شکر کرد . روشن است انساني که از ابتلاي ولي خدا فارغ است و به درک هيچ يک از بلاياي اولياي خدا نرسيده است، هيچ گاه نمي تواند به مرحله ي حمد و شکر نسبت به چنين بلايي برسد; زيرا درک حمد بر قضاي الهي منوط به اين است که انسان، مجموعه ي سختي هاي اولياي خدا را ديده و ثمرات آن را هم درک کرده باشد . هم چنين در اين ماجرا، زيبايي صنع خدا نسبت به اولياي خودش را نيز دريافته باشد; که چنين انساني پس از پيمودن اين مراحل مي تواند به حمد و ثناي خدا بر جريان قضائش نسبت به اوليائش برسد .


منابع
1 . اهميت و ابعاد دعاي ندبه/آيت الله تحريرچي
2. مروري بر دعاي ندبه / پديد آورنده : سيد مهدي ميرباقري
-مروري بر دعاي ندبه / پديد آورنده : سيد مهدي ميرباقري

—————————

التماس دعا

ادامه دارد

توسط مادری از خطه خلیج فارس • گالری ها: اخلاقی

زيارت جامعه کبيره که اقيانوسي مواج از معارف الهي و مضامين عالي مشتمل بر معرفي مقام ائمه عليهم السلام است؛ از امام علي النقي عليه السلام به ما رسيده است. زيارت جامعه که به تعبير علامه مجلسي(ره) از نظر سند و روايت از صحيح‌ترين و قوي‌ترين زيارات ائمه عليهم السلام است يادگاري عظيمي است که در حرم هر يک از ائمه معصومين عليهم‌السلام آن زيارت را مي‌خوانيم.
از آنجاکه اين زيارت ، بر نقل نصوص مختلف ، معتبرترين زيارات بوده و توصيه به خواندن آن در مشاهد مشرفه ، اکيدا به چشم مي خورد ؛ توجه به مضامين مهم آن نيز بايد مورد توجه قرار بگيرد .

1 - السلام عليکم يا اهل بيت النبوه :خاندان پيامبري :دقت فرماييد . مي گويد خاندان پيامبري و نمي گويد خاندان پيامبر

2 - ساسة العباد :دين از سياست جدا نيست:ائمه ي شيعه ، تنها رهبران ديني مردم نبوده و سياستمدار ترين افراد روزگار خود نيز بوده و شعار جدايي دين از سياست توطئه اي پرورش يافته توسط دشمنان دين است .

3 - وَحُجَجِ اللَّهِ عَلى اَهْلِ الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ وَالاْولى؛سه برهه ي زماني بسيار مهم و اهل بيت :امامان شيعه در سه برهه ي زماني بسيار مهم ، حجت هاي بر مردم بوده اند :
الف : دنيا
ب : آخرت
ج : اولي ( آيا تا به حال به اين برهه زماني فکر کرده ايد که اولي کجا بوده است ؟!)


4 - اَلسَّلامُ عَلى مَحاَّلِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ؛امن ترين راه رسيدن به خدا :آنچه که مسلم است و در لسلن روايات به آن اشاره شده است اينست که راه هاي رسيدن به خداوند ،بسيار زياد است اما آنچه بايد بر اساس نص جامعه ي کبيره مورد توجه قرار بگيرد اينست که :
امن ترين راه ، طريق اهل بيت است.

5 - اَيَّدَکُمْ بِرُوحِهِ؛تاييدات با روح :بزرگترين فرشته ي الهي به نام روح ( که برخي از مفسرين ، ذيل آيات سوره ي قدر و آيه تنزل الملائکه و الروح فيها ، اشاره به اين مطلب داشته اند )که اعظم ملائکه ي الهي مي باشد؛ همواره همراه اهل بيت عصمت و طهارت بوده است و ايضا مي باشد !

6 - وَالْبابُ الْمُبْتَلى بِهِ النّاسُ …اهل بيت محک ايمان:آنچه بر اساس روايت مختلف بدان اشاره شده است، خاندان عصمت و طهارت،محک ايمان براي انسان ها هستند . هرکس ايشان را به عنوان نمايندگان الهي پذيرفت ، نجات يافته و هرکس رو گردان شود ، هلاک مي گردد .

7 - وَجَعَلَ صَلَواتَنا …اهل بيت جلوه اي از رحمة للعالميني پيامبر اسلام :اگر خداوند ، گناهان خلائق بپوشاند و لباس رحمت بر آنان ، بواسطه ي اهل بيت است . که در برخي روايات داريم در روز قيامت،خيل کثيري از بندگان الهي را دستگيري مي نمايند و ايضا در اين دنيا به برکت حضور نورانيت ايشان ، گناهان بخشيده مي شود همانطور که در زيارت نامه ي آنها نيز اشاره شده است که زائر ايشان در حال معرفت ، تمامي گناهانش بخشيده شده و مإوايش بهشت خواهد بود.

8 - وَبَرِئْتُ اِلَى اللَّه …دشمن شناسي و کشف کُـدهاي کلامي اهل بيت :مقوله ي بسيار مهم دشمن شناسي در مکتب اهل بيت در هر زمان مورد توجه ايشان بوده و به مناسبت هاي مختلف ، کدهايي از جانب اين انوار مقدسه صادر مي شده تا دشمنان را به مردم ، معرفي نمايند از جمله کدهايي همانند جبت و طاغوت که بايد مورد توجه قرار گرفته شود .

9 - مَنْ اَرادَ اللَّهَ بَدَءَ بِکُمْ؛تاکيد موکد و مجدد به خداشناسي از درگاه اهل بيت :هرکس خدا را بخواهد بايد با اهل بيت شروع کند چرا که محل امن شناخت الهي ، از درگاه خزائن علم خواهد بود .

10 - بکُمْ فَتَحَ اللَّهُ …اهل بيت دليل رحمت واسعه ي الهي ، بر خلائق :به عبارت ديگر همانطور که در حديث معراج از زبان پيامبر اسلام نيز بدان اشاره شده است و نيز در احاديث قدسي متعدد هم مذکور است ؛ اهل بيت دليل خلقت و واسطه ي رحمت الهي بر بندگان هستند .

11 - وَبِکُمْ اَخْرَجَنَا اللَّهُ …تمسک به اهل بيت باعث نجات از گمراهي ها :خواستني ها ، فقط و فقط از اين خاندان جائز است و چراغ هدايت در ظلمات گمراهي ها ، خود خودشان هستند .به عبارت ديگر اشاره به احاديث متعدد در اين زمينه دارد و ايضا زيارت خاص امير المومنين علي عليه السلام که در هلکات و پرتگاه هاي بسيار خطرناک ، از دوستداران ، دستگيري کرده و سنگيني هاي ايشان را به دوش مي کشند .( به زيارت مخصوصه ي امير المومنين علي عليه افضل صلوة المصلين در 27 رجب دقت فرماييد و ايضا در آن تامل )

12 - بِمُوالاتِکُمْ عَلَّمَنَا …اهل بيت باعث رشد فکري و جبران خسارات دنيايي :آشنايي با آل بيت پيامبري ، آشنايي با معارف ديني و الهي است و در نتيجه جبران کننده خسارات دنيايي و آخروي .

13 - اِنَّ بَيْنى وَبيْنَ اللَّهِ …بخشش فقط با نظرخاص اهل بيت :خداوند گذشت از بندگان و بخشوده شدن آنان را در گرو رضايت اهل بيت پيامبر خويش قرار داده است بدين معنا که اگر اين خاندان از کسي رضايت داشته باشند خداوند هم از او راضي خواهد بود .

14 - اَللّهُمَّ اِنّى لَوْ …برترين خلائق :در هستي و خلقت کساني جز آل بيت پيامبري ، برترين خلائق نزد خداوند نيستند . حتي انبياء و اولياء .(اشاره به حديث معراج فرمايش پيامبر اسلام )


————–
منابع :
www.beytoote.com
www.alvadossadegh.com
www.ghatreh.com
————–

التماس دعا

توسط مادری از خطه خلیج فارس • گالری ها: اخلاقی